بهاربهار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

گل همیشه بهار مامانی وبابایی

بازی

بهارم عاشق بازی کردنه.مخصوصا قایم باشک.هر چی پیدا میکنه میره زیرش و با صدای بلند میگه :کجایییییی. یعنی من باید برم و پیداش کنم.اگرم هیچ چیز و هیچ جایی پیدا نکنه چشماشو میبنده ومیگه.اخرشم میگه:ایناش. ...
19 آذر 1392

اولین شعر گلم

عزیزدلم شعر میخونــــــــــــــــــــــــه.نمیدونید چه لذتی داره.طرز شعر خوندنشو در ادامه ی مطلب میذارم. کلمه هایی که رنگیه بهار میگه یه توپ دارم  گیـــــــــــلی                  سرخ وسفید و ابیه مزنم هبا ده                                     نمیدونی تا کجا ده من این توپو نااشتم              &...
19 آذر 1392

دوست دارم

دیروز وقتی دختر گلم داشت شیر میخورد بهم گفت:دوس دالم عزیزم. این بهترین جمله ای بود که تا حالا شنیده بودم.خدایا صدهــــــــــــا بار در لحضه هم که شکرت کنم بازم کمه.  ...
19 آذر 1392

مهارتهای عمومی

گل مامانش ماشالا اطلاعات زیادی داره که میتونی در ادامه ی مطلب بخونی.فقط تعجب نکنیا. شناختن اعضای بدنش:+پیشونی .چونه.ناخن.گردن.مو.گوش.بینی.چشم.دهان.زبون.دندان. سرد وگرم اشیا. جلو وعقب شناختن کنترلهای tv,dvd,digital این و اون  
16 آذر 1392

عکسهای تابستان 1392

بعد از کلی فیلم و تیاتر گذاشته موهاشو ببندم ولی فوری بعد از گرفتن عکس خودش باز کرد اینم اولین باری که طعم شکلاتو فهمیده ژستو فقط داشته باش عاشق وسایل باباییه شنیدی میگن پاشو تو کفش بزرگی کرده؟ اینم چند تا تیپ ورزشی اینطوری هم ماشین سواری میکنن    عاشق انگوره اینم شیطونیاش عروسک به این نازی کی دیده؟ اینم داوینچی مامانی استفاده ی بهینه از اسباب بازی ها ...
8 آذر 1392

شاهکارای تاریخی در دو روز

انقد دخترگلم شیطون شده که حتی لحظه ای نمیشه ازش غافل شد. حدود سه هفته پیش داشتم تکه های کتاب پاره شده توسط دخملمو جمع میکردم و بهارم کنارم بود.(کنار میز کنسول)ناگهان صدای وحشتناکی کنار گوشم صدا کرد.فقط دیدم ایینه داره میافته.فقط خدارو شکر کردم که ایینه اون طرف افتادو شکست.بعد دیدم بهار خانومی تخته ی نوشتنشو پشت ایینه کرده و هل داده. فردای اون روز یه لحظه جای واجب رفتم که صدای مهیبی بلند شد.وقتی اومدم بیرون چهره ی بهار واقعا دیدنی بود.سیم لب تاپ تو دستش بود و با چشمای گردو درشت شده وچهره ی متعجب  میگفت:افتاد........نیــــــــــــــست.........بــــــــهـــــــــــــــــــــــــــــار. تازه فهمیدم  که لب تاپو انداخته زیرزمین.واقع...
5 آذر 1392

شیرین زبونیهای دخترم

چند وقتیه که دیگه طوطی مامان همه ی کلمه وحتی جمله هارو میگه.واسه همین فقط کلمه هایی که به زبون خودش میگه رو مینویسم. تا یادم نرفته بنویسم که امشب ادکلن منو برداشته واورده پیش بابا بو میکنه و میگه:بو دده. گابلی:گلابی قنه:تخمه بقد:عقب قومه:لقمه عیبه:پی پی لوپلی:توپولو(لپمو موقع شیر خوردن میکشه ومیگه) تی تاب:کتاب (عاشق کتابه وخیلی باحال رو به شکم درازمیکشه و کتاب میخونه.البته پاره هم میکنه) عبس:عوض(بعد ار عیبه کردن میگه) پادین:پایین(زیرزمین میره واسه ورزش کردن) منا:مداد(دیوارهای نقاشی شده توسط بهارم) ابول:ابرو موده:مژه دم:جمع (وقتی وسایلاشو میریزه ویا زمانی که دیگه غذا نمیخاد میگه دم یعنی من جمع کنم) ...
5 آذر 1392

لغت

خیلی وقته که نتونستم پست بذارم.قبل از هر چیزی باید بگم در این مدت اتفاقات زیادی افتاده و دختر گلم هر روز شیرینتر از روز قبل میشه.شیرینکاریای زیادی انجام میده و خیلی بیشتر از سن خودش میفهمه.الانم خوابیده.اگه بیدار نشه همشو مینویسم صبح بخیر:obede شب بخیر:abede ابگوشت:abdoosh کتاب:titab.کتاب خون شده.واسه خودش قصه میخونه اولش که فقط میگفت :بــــــــــــعد بـــــــعد نینی بعد توتو..............ولی الان جمله های نامفهوم میگه. هرجاییش که درد میگیره میاد و میگه:بوس اوب دوده  
1 آذر 1392
1